میزان جذابیت یک صنعت و شدت رقابت میان فعالان حاضر در آن صنعت، از مهمترین شاخصههای تدوین استراتژی در کسبوکارها است. عدم قطعیت و پیشبینیناپذیری یکی از ویژگیهای محیط کسبوکار کنونی است. برای مواجهه با این پدیده، شرکتها سطوح مختلفی از یکپارچگی عمودی را برای کاهش میزان وابستگی خود به اعضای زنجیره تامین در دستور کار قرار میدهند. در این بلاگ قصد داریم ضمن معرفی چند اصطلاح رایج در ادبیات استراتژی، یکپارچگی عمودی را که در بسیاری سازمانها جایگزین برونسپاری شده است، مورد بررسی قرار دهیم.
تعریف چند اصطلاح استراتژیک
پیش از آنکه به تعریف یکپارچگی عمودی بپردازیم، بهتر است با چند اصطلاح رایج در ادبیات استراتژی آشنا شویم.
دامنه محصول
بر تخصصیبودن بنگاهها به لحاظ گستره محصولاتی که عرضه میکنند، تمرکز دارد. کوکاکولا در نوشیدنی، گپ در حوزه خردهفروشی مد و یا مرسدس بنز در خودروسازی و تکنولوژی، تخصصی شدهاند. به طور کلی دامنه محصول بر تنوع محصولات به لحاظ صنعت و نوع فعالیت تاکید دارد.
دامنه جغرافیایی (Geographical Scope)
بر گستره جغرافیایی فعالیتهای یک بنگاه تاکید میکند. برای مثال رستورانهای زنجیرهای مک دونالد در بیش از 121 کشور مختلف در سراسر جهان مشغول فعالیت هستند. هر چه دامنه جغرافیایی یک شرکت وسیعتر باشد، انسجام و هماهنگی فعالیتهای مربوط به زنجیره تامین اهمیت بیشتری مییابد.
دامنه عمودی (Vertical Scope)
بر سطح برونسپاری و گستره طیف فعالیتهایی که در داخل سازمان انجام میشوند، متمرکز است. به عبارت دیگر، دامنه عمودی مشخص میکند بنگاه، تا چه حد انجام فعالیتها را خود به عهده میگیرد و چه میزان از فعالیتها را به سایر شرکتها، برونسپاری میکند. هرچه دامنه عمودی بنگاه، وسیعتر باشد، میزان وابستگی بنگاه به سایر شرکتها برای انجام فعالیتها، کمتر است.
یکپارچگی عمودی
محیط تجاری کنونی، اینترنت و ارتباطات سیار، فناوری اطلاعات و بینالمللی شدن، ارتباط و مبادلات میان شرکتها و کسبوکارهای مختلف را دگرگون ساخته است. یکی از مهمترین مسائلی که در بحث صرفهجویی در هزینهها و طراحی فرایندهای کسبوکار، بسیار حائز اهمیت است، یکپارچگی عمودی است.
یکپارچگی عمودی (Vertical Integration) به معنای مالکیت (Ownership) یک بنگاه بر فعالیتهایی است که به صورت عمودی با یکدیگر مرتبط شدهاند. هرچه مالکیت بنگاه بر مراحل بعدی زنجیره ارزش محصول خود، گسترش یابد، میزان یکپارچگی عمودی بیشتر خواهد بود.
یکپارچگی عمودی به دو صورت میتواند در شرکت اجرایی شود:
رو به عقب (Backward) یا بالادستی (Upstream)
یکپارچگی به سمت فعالیتهای تامینکنندگان باشد. برای مثال اگر یک تولیدکننده رب گوجهفرنگی، تمامی محصول مورد نیاز خود را تنها از مزارع کشت و پرورشی که مالکیت آن را بر عهده دارد، تهیه کند و وابستگی خود را به تامینکنندگان و کشاورزان دیگر کاهش دهد، یکپارچگی عمودی بالادستی را به اجرا درآورده است.
رو به جلو (Forward) یا پاییندستی (downstream)
یکپارچگی به سمت فعالیتهای مربوط به مشتریان و انجام فرایند توزیع و فروش مستقیم را شامل میشود. امروزه بیشتر شرکتها دارای سطحی جزئی از یکپارچگی هستند و محصولات تولیدی خود را به صورت مستقیم به فروش میرسانند و مابقی را به توزیعکنندگان واگذار مینمایند.
برخلاف اتحاد استراتژیک امکان استفاده از منابع و قابلیتهای شرکت مقابل را فراهم میکند، یکپارچگی عمودی بر استقلال شرکت از سایر اعضای زنجیره تامین و درونیسازی فعالیتها تمرکز دارد. هماهنگنمودن فعالیتها در سراسر زنجیره ارزش و کاهش میزان ریسک از مهمترین مزایای یکپارچگی عمودی فعالیتها به شمار میآید. با این حال، یکپارچگی عمودی، میزان انعطافپذیری سازمان را کاهش میدهد. اینکه تا چه سطحی از فعالیتهای شرکت میبایستی به صورت عمودی یکپارچه شوند، تصمیمی است که رهبران کسبوکار با توجه به تحلیل محیط صنعت و نحوه رقابت رقبا و چگونگی عملکرد شرکت در زنجیره تامین بستگی دارد. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه خدمات تخصصی، کسبوکار شما را در اتخاذ و پیادهسازی استراتژیهای بازاریابی و کسب مزیت رقابتی یاری میکند.